کد مطلب:28670 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

نامه معاویه به امام و تهدید وی به جنگ












2536. كنزالفوائد - رونوشتِ نامه معاویة بن ابی سفیان به امیر مؤمنان علی بن ابی طالب -:امّا بعد؛ همانا خواهش نَفْس، هر كه را در پیِ آن رود، گم راه می كند؛ و آزمندی، جستجوگرِ حِرمان پیشه را خسته می سازد. ستوده ترینِ دو فرجام [ در دنیا و آخرت] آن است كه به رهیافتگی بینجامد. و بسا شگفت آن كس كه هم سرزنش كند و هم ستایش؛ هم زهد ورزد و هم رغبت؛ هم توكّل پیشه كند و هم آزمندی! و این مَثَل را برایت آوردم تا با فهمِ كامل در حكمتِ آن بیندیشی، و نیز برای هوا ستیزی و اندرز به نَفْس [ تو را سودمند افتد].

ای پسر ابوطالب! به جانم سوگند، اگر نبود آن رابطه خویشاوندی كه مرا به تو پیوند داده و پیشینه ای كه از آنِ توست، یكی از عُقابان سپاه شامْ تو را در می رُبود و تو را به هوا فرا می بُرد و بر بلنداهای سنگ های سخت فرو می كوبید. پس همچون مُشتانهْ سنگی می شدی كه چرخِ سنگِ ساینده، آن را تراشیده باشد [ و آن قدر خُرد می شدی] كه موجودات ریز هم در تو جایی برای اقامت نیابند.

تو آهنگِ [ این كار] كردی، به چنان آهنگی كه لطف و نَرمیِ هشدارْ از راه بازت نداشت. اینك اگر از آنچه امیدت را به آن دوخته ای و دیری است در طلب آنی، دست نكشی، هر آینه، تو را به آبشخوری خواهم كشاند كه دراز مدّتی در پشیمانی افتی، البتّه اگر [ تا آن هنگام] مجال زندگانی داشته باشی؛ هر چند گمان دارم كه پیش از آن، هلاك خواهی گشت. چه زشت است اندیشه ای كه صاحبش را به هلاكتگاه ها كشانَد و تباهی را در دلش بپرورانَد، تا آن گاه كه دیگر مجال گریزیش نباشد.

اكنون حق بر باطل پیروز شده و فرمان خدا چیره گشته، حال آن كه ایشان [ حق را ]خوشایند نمی دارند، و حجّتِ رسا و احسانِ آشكار از آنِ خداست. والسّلام![1].









    1. كنز الفوائد:42/2، بحار الأنوار:415/127/33.